زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
شاعر : ناشناس
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
الهی در دلم از چرخ گردون شکوهها دارم غمی در سینهام از بیکسی مرتضا دارم
توان آنکه از بستر ز پا خیزم ندارم من که جسمی ناتوان و بیرمق سرتا به پا دارم
حسین افسرده و زینب حزین و مجتبی گریان چقدراندوه و رنج وغصه و غم؛ ای خدا دارم
چه شد، مزد رسالت شد ادا با کشتن محسن منی که عزت پیغمبری از مصطفی دارم
به هرلحظه که ازعمرم رود، عجل وفاتی را به روی لب، به سوی قبله در وقت دعا دارم
چنان از هجر جانسوز پدر محزون گردیدم که روی لب هـنوزم نالۀ واویـلـتـا دارم
دلی پُر خون نصیب مرتضی گردیده از اندوه منم جسمی کبود و قامتی از غم دوتا دارم
ندارم حاجتی غیر از تمنای اجل یا رب که از او بهر راحت گشتن امید شفا دارم
به هر جایی از این خانه ز خون سینه زارم نشانی جانگداز از بعد مرگ خود به جا دارم
|